اندیکاتورها علامت هایی را نشان می دهند، این ممکن است کاملا واضح به نظر برسد. اما گاهی اوقات معامله گران از عملکرد قیمت اوراق بهادار چشم پوشی کرده و تنها روی اندیکاتور متمرکز می شوند. اندیکاتورها عملکرد قیمتها را از طریق فرمولها محاسبه می کنند. آنها مشتقات هستند و بازتابی مستقیم از عملکرد قیمت نیستند. این امر باید در زمان تحلیل کردن مورد توجه قرار گیرد. هر تحلیلی از یک اندیکاتور باید با عملکرد قیمت در نظر گرفته شود. اندیکاتورها چه چیزی درباره عملکرد یک اوراق بهادار می گویند آیا عملکرد قیمت قویتر یا ضعیف تر می شود
با اینکه این امر وقتی که اندیکاتورها نشانه های خرید و فروش را نشان می دهند کاملا واضح است. این نشانه ها باید در زمینه دیگر ابزار تحلیل تکنیکی باشند. ممکن است یک اندیکاتور سیگنال (نشانه) خرید را نشان دهد، اما اگر طرح نمودار یک مثلث نزولی با مجموعه ای از راسهای نزول کننده را نشان دهد ممکن است یک سیگنال غلط باشد.
در نمودار رمبوس (RMBS)، میانگین متحرک همکرا – واگرا (MACD) از نوامبر تا مارس تهیه شده که یک واگرایی مثبت را نشان می دهد، تمام نشانه های یک موقعیت خرید MACD قابل رویت است اما سهام در بالای خط مقاوم افت کرد و به سطح عملکرد قبلی اش رسید. این روند متزلزل سهام باید به عنوان هشداری برای موقعیتهای طولانی (حالتی که با خرید جریان معامله آغاز می شود) در نظر گرفته شود. برای ثبت، (سیگنال) نشانه فروش وقتی که سهام در مثلث نزولی در مارس 2001 خط حامی را شکست، ایجاد شد.
همیشه در تحلیلهای تکنیکی طریقه خواندن اندیکاتور بیشتر یک هنر است تا دانش. یک اندیکاتور مشابه ممکن است الگوهای رفتاری مختلفی را برای سهام های مختلف نشان دهد. اندیکاتوری که برای IBM بسیار خوب عمل می کند ممکن است برای خطوط هوایی دلتا بهمان خوبی کار نکند. از طریق تحلیل و مطالعه دقیق، تجربه و تخصص در اندیکاتورهای مختلف با گذشت زمان پیشرفت می کند.
با پیشرفت این تخصص، تنظیمات دلخواه و نکات معین و دقیقی پدیدار می شوند. امروزه صدها اندیکاتور وجود دارد که هر هفته اندیکاتورهای جدیدی به آنها اضافه می شود. برنامه کامپیوتری تحلیلهای تکنیکی توسط چندین اندیکاتور ساخته شده و حتی به کاربران اجازه می دهد اندیکاتور خود را ایجاد کنند.
با داشتن مقادیری از hype که به اندیکاتورها مربوط است، انتخاب یک اندیکاتور عملی ریسک آور است. حتی با معرفی صدها اندیکاتور جدید، تنها انتخاب تعداد بسیار کمی مقدور است و ارزش توجه را دارند. عجیب است که اندیکاتورهایی که معمولا درخور توجه هستند آنهایی هستند که به مدت طولانی تری وجود داشته اند و امتحان خود را پس داده اند.
وقتی اندیکاتوری را برای تحلیل انتخاب می کنیم باید بسیار دقت کنیم. اتخاب بیش از 5 اندیکاتور کاری بیهوده است. بهترین کار تمرکز روی 2 یا 3 اندیکاتور و یادگیری و فهم عملکرد داخل و خارجشان است. تلاش کنید اندیکاتورهایی را بیابید که همدیگر را تکمیل
می کنند نه آنهایی که بصورت هماهنگ حرکت می کنند و نشانه های همانند و یکسانی را پدید می آورند.
برای مثال، کار بیهوده ای است که از دو اندیکاتوری که برای نشان دادن سطوح خرید و یا فروش هیجانی مناسب هستند مثل استوکاستیک و RSI استفاده کرد. هر دوی این اندیکاتورها جنبش را اندازه می گیرند و هر دو سطوح فروش و هیجانی را دارند.